صفحه اصلی
ایمیل به نویسنده

-----------------------

Link dumps

تحریم را آیا راه به مقصود هست؟

آقای شاهرودی ، مجتبی سمیع نژاد را آزاد کنید

"ژانت آفاری": مردان تاریخ نگار به ندرت از زنان تاریخ می گویند

دکتر ثریا مکنون: جنسیت و سایر صفات انسانی در درون هر فرد قرار دارند

حضور فمینیسم کرد در جنبش زنان: نوشین احمدی خراسانی

نامه حنيف مزروعي به عليزاده رئيس کل دادگستری استان تهران

 اکبر گنجي قديمي ترين روزنامه نگار زنداني در "بزرگترين زندان خاورميانه برای روزنامه نگاران"

آیا لیبرالیسم در نبرد با اسلام رادیکال است؟ مصاحبه با فرانسیس فوکویاما، واشنگتن پريزم

نامه سرگشاده شادی صدر  به رييس جمهور در اعتراض به ممنوعيت خروج از كشور

 

-----------------------

Monthly Archives
09/01/2003 - 10/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 02/01/2004 - 03/01/2004 03/01/2004 - 04/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 05/01/2004 - 06/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 07/01/2004 - 08/01/2004 08/01/2004 - 09/01/2004 09/01/2004 - 10/01/2004 10/01/2004 - 11/01/2004 11/01/2004 - 12/01/2004 12/01/2004 - 01/01/2005 04/01/2005 - 05/01/2005 05/01/2005 - 06/01/2005 06/01/2005 - 07/01/2005 08/01/2005 - 09/01/2005

-----------------------

Search


-----------------------

 

 

 
 
Tuesday, September 14, 2004
چشام خواب داره اما خوابم نمی آید ، تو آینه که می ایستم یکی رو میبینم

که داره بهم التماس میکنه ، میگه ترو خدا جون هر کی دوست داری دست

از سر من بردار ، نگام نکن ، بذار تو درد خودم بسوزم و بسازم ،

ته غربت چشاش یه حسی هست که نمی ذاره راحت باورش کنم ، میگه

طلسم من نشکستنیه ، میگه خرابم ، میگه ولم کن داغونم ...

به حرفهاش گوش کنم ؟ نه آخه اینها حرفهای اون نیست اینها موج غریب

عشقیه که از سنتی ممنوعه سر می زنه ، چه کسی باور میکنه که دختری

نیمه شب جلوی آینه عاشق چشمهای خودش بشه و حرفهای گنگی که از

یک دیوانه سر میزنه ... آینه هم داره می خنده ... میگه برو بخواب دیوونه

فردا کله سحر باید پاشی بری سر کلاس کیمیاگری...

می گم اونم الان بیداره نه ؟ !

نه ! مگه اونم مثل تو تا چشاشو می بنده تمام غصه های بشری تو گلوش

تاب می خوره و بستر خالی اش مجرای تفکر میشه ؟... تو سالهاست که تا

پنج صبح ، تا اون موقع که صدای نکره مرد اذان گو می آید بیداری و

ته مانده های ذهن بیچاره تو کتاب می کنی ، کبودی های زیر چشمات

دیگه با بهترین پودرها هم پوشیده نمی شه ، سیاهه سیاه ... خودشون

گواهه که ت .. و آ.. د ... م ب.. ش... و ن ... ی...س...ت...ی!
1zan  ||  4:46 PM

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

Comments: Post a Comment